جمعه، تیر ۱۸، ۱۳۹۵

داستان: خوشا آینه که به گریه ام نمی خندد - گیل آوایی

خوشا آینه که به گریه ام نمی خندد[1]
داستان
سه شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲- ۱۴ مه ۲۰۱۳
-     وقتی همه چیز ترا در چنبرۀ هزار توی خودش بلعیده مجال یک نفس نمی دهد، این تویی که اگر هستی، به چالش می کشی اش وگرنه مردۀ زنده ای را مانندی که در چنبره جاریِ پر آشوبانۀ زندگی وا رفته، به هر سویی کشانده می شوی. همین است که خواسته، چالش می کنی، تاوانش را می دهی. هر چه که باشد! وگرنه ناله و آه و زاری ات چُسنالۀ کشانده شدۀ بی اراده ای را می نماید که مرده و زنده بودنش یکسان است. زندگیِ هر کسی مثل آینه اوست بستگی دارد از کدام سویش ببینی. یک سوی آن سیاهی و  اندوهباره های توست که فقط تصور و توهم خودت بازتاب هر آنچه که در ذهن تو نقش زده می شود و بازتابی از آینه نیست بلکه شاید بهانه ای باشد نگاه تو را که در چشم انداز خودبافته ات بگرداندت اما در سوی دیگر داستان دیگری ست. خودت را همانی که هستی، می بینی.  در فضا و مکانی که قرار گرفته ای. خودِ خودت را می بینی که در نگاه تو ترا ورانداز می کند. خودِ خودت که اگر اهلش بوده باشی، بازخواستت می کند. چون و چرایت را هوار می کند. جوری که از زبان و نگاه هیچکس جز خودت نمی شود دید. فقط خودِ خودت است که نادیدنی های خودت را بی پرده پوشی وا می نمایاندت. که اگر اهل خودفریبانه ای نباشی، بی هیچ پرده پوشی و لاپوشانی ای وا می گشایدت و بازخواستت می کند و گرنه به شانه بالا انداختنی از خودِ خودت می گریزی وهمین است که برخورد تو با خودت، ترازوی تو با بیرونت می شود که کجای کاری. دور و برت را هم که چرخ می زنی و گذران روزهایت را می شماری از این ماجرا جدا نیست. که هستی با که هستی. که می بینی چگونه می بینی. اما گاهی در گذاری راه می بری که مجال نگاهت نیست جز آه که از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست اگر انسان بودن خودت را می پایی و می داری اش و درد انسان بودنت را مثل کوله ای کوه واره می کشی.  کاروانی را چونان در راه مانده ای ناگزیر همسفری که می کوشی کاروانیان را همراه شوی. آنگاه که خو کرده می بینی راه به آخر نبرده، در چنبره ای گرفتاری که هیچش حتی به دلخوشکنکیِ خیالت هم نیست. همین است که وقتی کسی نیست برایش فرق کند که باشی یا نباشی، چه فرق می کند که در یک ازدحامِ هورا کشانِ "به به چه چه" کنِ الکی باشی یا در سنگینیِ یک دنیا تنهایی روی کولت!؟>>ادامه>>>>

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر