چهارشنبه، مهر ۲۸، ۱۳۸۹

انرژی هسته ای ضامن بقای حکومت اسلامی یا نابودی ما - گیل آوایی

حکومت اسلامی نیروی هسته ای را برای بقای عمرننگینش می خواهد و در بی مسئولیتی و بلاهت جنایتکارانه ای، به عواقب هولناک آن و هزینه ای که مردم ما و سرزمین ما می پردازد و در انتظار بدتر از آن است، نمی اندیشد

همه اصراری که خامنه ای و تمام زیر مجموعه رهبری جنایتکارانه و خونبارش دارند نه بخاطر منافع ملی، نه بخاطر بالندگی و سربلندی ایران، نه برای حتی دفاع از مردم و مملکت ماست بلکه فقط و فقط برای تداوم حکومت نکبتبارش است.


حاکمان نکبت و بلاهت، با همه ی فریبکاری ها و دروغها و غارتهایی که برای رسیدن  به نیروی هسته ای به بهای سیه روزی و فقر و بیکاری و بی آیندگی مردم مان، می کوشند حتی اگر در خوش بینانه ترین حالت به نیروی هسته ای دست یابند نه ظرفیت مدیریت چنین تکنولوژی را دارند و نه از تفکر و فرهنگ آن برخوردارند.
حاکمیتی که برای رفع بیکاری دعا می کند، برای صاحب زمان خیالی اش صندلی می گذارد، برای آمدن باران نماز می خواند و برای روبرویی با مشکلات،  سر در چاه جمکران می برد، به هزار زبان باید گفت که نه تنها صلاحیت و ماهیت و توان مدیریتی نیروگاه هسته ای را ندارد بلکه حتی باید از ساده ترین واحد اجتماعی جهان کنون دورش داشت. اینان جز فاجعه هیچ چیز دیگر برای ایران وایرانی و برای بشریت امروز ندارند.
تصورش را بکنید که برای حل مشکلی از مشکلات نیروگاه هسته ای بوشهر،  ابله رهبری آیت الله شده،  بیاید و برنامه قربانی گسفند و آش فاطمه و سفره عباس راه بیاندازد! وای که تاوان فاجعه ی آن را مردم ما و سرزمین ما تا ده ها حتی قرنها باید بپردازند.
ترجمه ای به اختصار از نوشتاری  در رابطه با انفجار نیروگاه هسته ای چرنوبیل را برای هموطنان داخل کشور در اینجا می آورم تا شاید بدانند چه فاجعه ای در کمینشان است برای جلوگیری از آن همین امروز باید اقدام کرد چه فردا دیر است.
ابلهانه است اگر اندیشه شود که دست روی دست بگذاریم و نیروهای خارجی بیایند و چنین و  چنان کنند که اگر هم  چنان بشود، فاجعه ی آن کمتر از انفجار نیروگاه هسته ای نخواهد بود که در هر دو حالت دود فاجعه هولناک  آن به چشم ما و سرزمین ما می رود.


حکومت اسلامی خواه ناخواه رفتنیست اما ما مردم ایران و سرزمین ما ماندگاریم. نگذاریم وطنمان ابزار حکومت اسلامی برای قدرت و ماندن چند زمانی بیشترشود.
به این ترجمه توجه کنید
در 26 آوریل 1986 متخصصین واحد چهار در نیروگاه هسته ای چرنوبیل( واقع در پریپیات، اوکرایین، بخشی از قلمروی اتحاد شوری سابق) اقدام به ازمایش یک توربین ژنراتور با سیستم ایمنی از کار انداختن ژنراتور، نمودند. یک انفجار بخار حادثه هولناکی را سبب شد که سقف هزار تنی بنای نیروگاه تخریب گردید و انفجارهای دیگری را نیز بدنبال آورد که سبب آب شدن مرکز هسته ای شدند. این حادثه باعث پراکنده شدن مقدار زیادی از رادیو آکتیو بویژه در آتمسفر گردید که بخشهای زیادی از اوکرایین، بلاروس، روسیه را در بر گرفت. ابرهای رادیوآکتیو به  اروپا و بخشهایی از شرق  ایالات متحده رسید. حادثه چرنوبیل ده بار مخرب تر و قویتر از بمب اتمی ای بود که در هیروشیما منفجر شد و این حادثه بزرگترین فاجعه در تاریخ نیروگاههای هسته ای بشمار می رود. نزدیک به ده هزار نفر دواطلب کمک با توجه به اثرات جانبی رادیوآکتیو در کوتاه و درازمدت مرده اند.
چهل و پنج هزار نفر از ساکنان پیرییات و تا شعاع چهار کیلومتری از چرنوبیل تا 36 ساعت پس از حادثه ، از محل تخلیه نشدند. به مدت 9 روز آتش سوزی  در نیروگاه چرنوبیل  ادامه داشت که نیروگاه را می سوزاند و رادیوآکتیو می پراکند.
صد و سی هزار نفر از ساکنین تا سی کیلومتر از نیروگاه تخلیه شدند اما تخلیه آنان زمانی صورت گرفت که به شدت به رادیوآکتیو آلوده شده بودند. روبرت کنوث عکاس و خبرنگار آنتوانت د یونگ به  چهار منطقه ی اورال، قزاقستان،، اوکرایین و سیبری سفر کرد و فاجعه ی انسانی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از صنعت هسته ای اتحاد شوروی و اروپای شرقی  را  مستند نمود.  این اسناد که در سایت اینترنتی

منتشر شد نشان می دهد که مردمان مناطق اسیب دیده ی ناشی از انفجار چرنوبیل با چه عواقب انسانی روبرویند. .و این فاجعه ی هراسناک نتیجه ی وجود رادیوآکتیو در آن مناطق است.
هفت تا ده هزار نفر دواطلب کمک بدلیل آلوده شدن به رادیوآکتیو و اثرات کوتاه و درازمدت آن مردند. صد و پنجاه هزار نفر در خطر سرطان تیروئید قرار گرفتند. هزاران کیلومتر دور تر از محل انفجار نیروگاه هسته ای،  نوزادان ناقص بدنیا آمده اند که قربانیان مضاعف این فاجعه بوده اند. هشتصد هزار کودک در خطر سرطان قرار گرفتند. دو میلیون هکتار( یک و نیم میلیون از عراضی کشاورزی اوکرایین هم) هنوز غیر قابل استفاده اند. اگر چه هنوز دشوار است که عوارض و خسارات ناشی از این انفجار در کلیت مناطق و کشورها برآورد نمود که چقدر بوده است. خسارات مالی آن بیش از چهارصدمیلیارد دلار بوده و دویست سال طول می کشد تا خسارات وارده به منطقه جبران شود.
......
تغییر شرایط و رهاشدن از بختک شوم حکومت اسلامی تنها و تنها در دستان ماست. سرکوبهای سازمان یافته را با مبارزات سازمان یافته و هدفمند پاسخ دهیم. گردن گذاشتن به این حکومت سیه روزی ما و نسلهای آینده این سرزمین را بدنبال خواهد داشت.

با مهر
گیل آوایی
20 اکتبر 2010

سه‌شنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۹

خامنه ای، ویروسیست که هر نماد و نمود سلامت انسان را بیماری می پندارد - گیل آوایی

خامنه ای در میان طرفداران گله ی باد به پرچمش که به یک ساندیس چشم بر جنایت و حماقت و وقاحت می پوشند، باز هم لابه سرایی کرده و مردم خواهان زندگی انسانی را میکروب نامیده است تو گویی که پایه و اساس این جانور از همین معیار است. سگ هاری از تبار او، مردم را خس و خاشاک می گوید و خود او مردم را میکروب می نامد عجبا که آن خمینی جلاد مردم را ولی نعمتش می گفت و چنان به خاک و خون کشیدشان و جانشین خلفش، رهبر قاتلان، هم وقاحت را همچون نیای خود با بی شرمی تمام به همگان می نمایاند و مردم بجان آمده از جهل و جنایت و غارت حکومت نحسش را میکروب می خواند.
براستی که این حشرات، قسط و عدلشان کمال نابرابری و بی عدالتیست. رحم و شفقت شان کمال قساوت و کوردلیست و علم شان کمال جهل مرکب که ابد الدهر بمانند چنین

پدر امت اسلام اگر این بی پدر است
بر چنین امت و گور پدرش باید رید

دوشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۹

شماها درد را می گویید اما درمان را گشاد می دهید

به همه ی دار و دسته های حکومت اسلامی از هر شخص و لایه و گروه: شماها درد را می گویید اما درمان را گشاد می دهید

گفتن ِ درد کافی نیست. آشکاری جنایتها حتی بشکل گزینشی و متناسب با نگاه و باور خاص، کافی نیست. راه برون رفت و درمان هزار درد بی درمان مردم و سرزمین ما مسئله است! کدامتان برای درمان یک از دردهای بی شمارمان راهی صادقانه و درست در پیش دارید یا می گویید
اساس و چنبره ی هزاری توی اسلام خود یکی از عوامل تیره بختی و درد بی درمان ما و سرزمین ماست! خدایتان با هر داغ و دار و درفش و غارت و ریاکاری همراه بوده است. هر شلاق و شکنجه و اعدام با تلاوت قرآن تان و هر گور بی نام نشان بهترین فرزندان این آب و خاک با باور شوم و جنابتبار اسلامتان بوده است. درمان جستن از چنین دین و باوری جز خود فریبی و فرصت طلبی جاهلانه و ریاکارانه نیست. اگر ذره ای صداقت حتی در بهترین حالت یعنی همان شناخت نیمبندتان از جهان کنون و ایران و ایرانی، در شماباشد خدایتان، محمدتان، قرآنتان و همه ی عمامه به سرهای از آیت الله گرفته تا شیخ و طلبه و مفتخورهای ریز و درشتتان را به مسجدها و حوزه های متعفن خودتان بر می گردانید و مردم و سرزمین مان را از نکبت خودتان و خدایتان نجات می دهید! مگر می شود اینهمه جنایت از اعدامهای صلواتی تان گرفته تا قتلها و ترورها و از غارتهای سهم امامی تان گرفته تا دلارهای خونبار دار و ندار این مردم و این سرزمین را ببنید و از سر بگذرانید و باز از همان سوراخی راه چاره بنمایانید که چنین سیه روزیها و عقب ماندگی ها و حقارت و بیچارگی ها را روی دست هر پیر و جوان این آب و خاک بگذارید!؟
چشمهایتان را باز کنید. صریحترین و آشکاارترین فریادهای مردم این است

حکومت اسلامی باید گورش را گم کند
خامنه ای رهبر قاتلان با همه گزمه های ریز و درشتش باید گورش را گم کنند
ما این حکومت نحس را نمی خواهیم
ما از این اسلام و از این دنیا و آخرت مدعایتان بیزاریم
ما داد می خواهم همه ی بیدادی که به ما و سرزمین ما رفته است
نفرت از اسلام و خدا و محمد و صاحب زمانتان، دست آورد همه ی فریبکاریها و ریاکاریها و جنایتهای هولناکیست که بر سر ما و سرزمین ما آوار کرده اید.
نه خمینی جنایتکار برای ما و سرزمین ما بود و نه دوران خونبار و نکبتارش دوران طلایی
همه شما مایه ننگ و تحقیر ما و سرزمین مایید





یکشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۹

ننگ و تحقیر و حقارت از سراپای حکومت اسلامی می بارد از اصولگرایش گرفته تا اصلاح طلبش – گیل آوایی

ننگ و تحقیر و حقارت از سراپای حکومت اسلامی می بارد از اصولگرایش گرفته تا اصلاح طلبش

حتی یک نگاه ساده به مهره های ریز و درشت حکومت اسلامی از همان خمینی خون آشامش که آیت الله بود و مرجع تقلید ِباورمندان ِمسلمانش گرفته تا رهبر قاتلان و لمپنان کنونی اش خامنه ای حقیر، هیچ چیز جز پلیدی و فریبکاری و زشتی و ریا و حقارت و تحقیر در بیننده نمی انگیزاند. وقتی به همه ی نمادهای نابجا، ناروا و ناهمگون با خواستگاهها و بایسته ها و شایسته های ایران و ایرانی می نگریم، چونان آدمی مسخ در بی چرایی محض، وا می مانیم که در چنبره ی چه حقارت و تحقیری مصلوب می شویم و هر روز بهترین فرزندان آب و خاکمان را در قتلگاههای حکومت نحس اسلامی به خاک و خون می کشند و زنجیرها بر گرده هامان تنگتر و دردبارتر حس می کنیم

و این ماجرای یک دهه دو دهه هم نیست. میراث 1400 سال تجاوز و تحمیل پلیدانه ترین خرافه ها و ریاکاریهای بیگانه با همه چیز ماست. و دریغ و دردا که از قاتلانه خود اسطوره ساخته و می سازیم!


چهارشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۹

نفرت بر آن پیغمبری که خامنه ای از اولاد اوست - گیل آوایی

نفرت بر آن پیغمبری که خامنه ای از اولاد اوست
گیل آوایی

گفتیم شکنجه می کنند، گفتند شایعه است. گفتیم تجاوز می کنند، گفتند شایعه است. گفتیم فرزندان این سرزمین را زندانی و شکنجه و تجاوز و تیرباران و اعدام کرده اند و در گورهای دسته جمعی خاک کرده اند، گفتند شایعه است شماها ضد انقلابید.
گفتیم رشوه بیداد می کند. از بالا تا پایین این حکومت فاسد و لمپن و دزد و درغگویند. گفتند در حکومت اسلامی چنین چیزهایی نیست. حکم، حکم الهی است، رهبرش ولی فقیه، نماینده صاحب زمان است. گفتیم فقر و بیکاری و اعتیاد و فحشاء و سقوط اخلاقی در جامعه بیداد می کند، گفتند ضد انقلابید و برعلیه حکومت اسلامی شایعه می سازید
سی سال زبانمان مو در آورد از فریاد کردن و گفتن و افشای واقعیتها و حقایق هولناک در حکومت اسلامی و بیدادگاههای شان، یا متهم به شایعه پراکنی شدیم و یا دروغ پراکنی
. ....ادامه
.
.

شنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۹

وای اگر از پس امروز بود فردایی - گیل آوایی

در خبرها آمده است: حکومت اسلامی؛ در شش ماه اخیر 137 نفر اعدام کرد
بشکند دستتان که اینگونه به قتل ایرانیان نشسته اید. نفرت بر خدا و صاحب زمانتان که ولایتش را ادعا می کنید. نابود باد اسلامتان که شرم خونبار بشریتید.
چرا به جان مردم ایران افتاده اید!؟ چرا نمک خورده و می خورید و نمکدان می شکنید!؟ کجای این جهان ایستاده اید قاتلان!؟ که خون بی گناهان از چنگال شومتان سرریز است! کجای مهربانی این آب و خاک به حرمت دین و ایمان و قرآن تان حرام نشست که جنابتبارتر از تبارتان تازیانه ی تازی بر پیکر ایران و ایرانی می زنید!؟ چشم سیری ناپذیرجنایتهایتان را بازکنید که چه بر سر این مردم آورده اید! از کجا می دزدید و غارت می کنید و به کجا و به شکم چه کسانی می ریزید! چرا بخودتان نمی آیید!؟ به هزار سال هم نمی شد اینگونه چهره ی خون آشام اسلامتان را به همگان آشکار نمود که شما انسان نمایان ِ کوردل پرده از وقاحت اسلامتان کشیده اید و اینگونه به جنایت، آیه لابه می کنید! نفرت بر آن صاحب زمانی که برای حکومتش تا اینحد بی چشم و رو به جنایت و قتل و غارت نشسته اید و با وقاحت پلیدانه ای آشکارا دروغ می گویید، انکار می کنید، می کُشید و می دزدید و به سفره های خالی تهیدستان نیز رحم نمی کنید! چرا سر در مغاک کوردلی تان فرو برده اید و اینهمه ناروایی و نابرابری و زور و دروغ و فریبکاری و سیه روزی یک ملت را نمی بینید!؟ وقتی الرحمان و رحیم نعره می کشید! ناله های دردناک مادری که به عزای فرزندش نشانده اید، نمی شنوید!؟ وقتی که قرانتان را لابه می کنید! شلاق و شکنجه و اعدام را با تلاوت آیه هایش، نمی بینید!؟ در حکومت نحس تان، اعتیاد و فقر و غارت و دزدی و تجاوز و شکنجه و دار و داغ چنان روزمره شد که وقاحت آن به چشم شما جنایتکاران نمی آید!
نفرت بر آن قران تان! نفرت بر آن محمدتان! نفرت برآن امامتان! چه بر سر این مردم آورده اید! چه بر این آب و خاک آوار کرده اید! همه جا خون! همه جا عزا! همه جا دروغ! همه جا ریاکاری! همه جا وهم و خرافات! همه جا درماندگی و حقارت! همه جا نکبت و سیه روزی! اینهمه نتیجه سی سال حکومت نحس اسلامتان است! حکومت صاحب زمانی تان است! حکومت عدل علی تان است! حکومت ولایت فقیه خون آشامتان است!
وای اگر از پس امروز بود فردایی



دلتنگی - گیل آوایی

دریا وُ من ِ با یک دریااندوه
ابرِ نگاهم بر پر باد

آه اگر
دلتنگی مرا می خواند
حتی به نجوایی
در آسمان وطن

بانوجان به شما چه!؟

به این دُر افشانیها توجه کنید که بانوی عزیزمان شیرن عبادی و اقای گنجی چه می گویند"
شیرین عبادی، برنده ایران جایزه صلح نوبل و اکبر گنجی، روزنامه‌نگار سرشناس ایرانی، نسبت به اعطای جایزه‌ای در آلمان به کورت وسترگارد، کاریکاتوریست جنجالی دانمارکی اعتراض کردند( گفتآوری از رادیوفردا.

اینها اگر در فردای ایران قدرت بگیرند چکار می کنند!؟ اینهمه بیداد در کشورمان بر سر هر بخت برگشته ای آوار شده و فقر و بیکاری و بیماری و شکنجه و تجاوز و بی پناهی در حکومت اسلامی! درد را به استخوان همه رسانده بعدش اینها به چه چسبیده اند وغذای تبلیغاتی درست می کنند!!!واقعن نمی دانم چرا کوه ما ایرانیان همیشه موش می زاید!!! یکی از کیسه خلیفه می بخشد و فراموش نمی کند و این بانوی بسیار محترممان هم همه را گذاشته با جایزه آلمانی به کارتونیست دانمارکی اعتراض می کند! حالا اگر آقای گنجی می گوید، شگفتی ای نیست چرا که از کوزه همان برون تراود که در اوست! اما بانوشیرین جان عبادی چرا!؟ یکی نیست به این بانوجان بگوید به شما چه!؟
براستی آب در آسیاب چه کسانی می ریزند این جنابان! برای خوش آمد چه کسانیست!؟
آقای گنجی دیرگاهیست که چاروادار نشده! فحش را یاد گرفته است و بانوجان ِ ما هم پیاله نزده بد مستی می کند! روزگار ما را می بینید!؟

جمعه، مهر ۱۶، ۱۳۸۹

شعرهای کوتاه عاشقانه با برگردان انگلیسی - گیل آوایی.کلیپ 4


چهارشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۹

اندوهباره ای دیگر - گیل آوایی

پرنده ها از کدام کوچ می گویند
در آسمان تک فصلی این خاک
روزگار چیدن اندوه

بار ِ هیچ دار
داد بر نیاورد
دادخواهی ِ اینهمه پر کشیدن
دیوارها میان کدام دست به مشت
مرز می کشانند
که چشمان این خاک
جز از برای بارانیدن نبوده تو گویی
حسرتانه نگاه ِ به نابگاهی حادثه

خشم غریبیست هنوز
بی پناهی هزار زخم
گریز تُرد بالکشانی به جان آمده
هرزگانی کمین ِهماره در فوج اوج هزار ادعای دهن پرکن
چه خاک غریبیست همخاک

خاک برسرانیم در گذر یک تاریخ
تار مویی بحث عالمان به مفت چریدن
کوچ و پوچ و جانکاهی
توشه بار فاجعه
هوچیگرانی بودن نبودن را
به دار و تیر و دیوار
نعره می کشند


ناتمام

اندوهباره ای در پی اعدام زنِ بی پناه دیگری در میهن بلازده مان